آذر ۰۲، ۱۳۸۹

زبان های دوره ی میانه ایرانی

ز

یعقوب یسنا/ قسمت دوم

داکتر محسن ابوالقاسمی به این باوراست که زبان پارتی (پهلوی اشکانی) زبان «پهله» بوده است و آن شامل خراسان و مازندران و بخشی از جنوب ترکمنستان امروزی می شده است. پهله در فارسی باستان (parsawa) خوانده می شده و استانی از شاهنشاهی هخامنشی بوده است.

در زمان داریوش پدرش (wistaspa) شهربان (استاندار) پهله بوده است. از همین سرزمین بوده که اشک اول قیام کرده و موفق شده است به حکومت یونانیان خاتمه دهد و دولتی تأسیس کند که از سال 247 پیش از میلاد مسیح تا سال 224 میلادی دوام بیاورد. از زبان پهلوی اشکانی که «پهلوی» یا «پهلوانی» باید نامیده شود، در دوره ی باستانی اثری به جای نمانده است.

از دوره ی میانه از این زبان، آثار نسبتاً زیادی به جای مانده است. این زبان ظاهراً در اوایل دوره ی اسلامی از میان رفته بوده و جای خود را به فارسی داده بوده است . آثاری به جامانده از پارتی مدارک لسانی کتیبه های پارتی که اخیراً درشوش (یکی از آنها به نام «اردوان ارتبان» پنجم نقر شده) و ناحیه بیرجند (جنوب خراسان) کشف گردیده است.

ضرب سکه شاهان پارت به حروف پهلوی در زمان ولخش اول (77- 51م ). متون مانوی کشف شده از تورفان. چرم نبشته های اورامان که در کردستان ایران نزدیک قریه اورامان کشف شده، دوچرم نبشته به زبان یونانی و سومی به حروف پهلوی و به زبان پارتی بوده است. بایگانی اسناد نسای باستانی که درسال 1949- 1948.م، ضمن عملیات باستان شناسی که از طرف هیأت مختلف باستان شناسی ترکمنستان جنوبی. you- ta- ke تحت ریاست و رهبری استاد ملسون در خرابه های نسای کهنه و نو (نزدیک عشق آباد - اشک آباد) چند تکه سفالینه که مطالبی بر آن نوشته شده بود، کشف شده. درسال های بعد به تعداد این کشفیات افزوده شد و تاسال 1954 بیش از 1200 قطعه سفالینه مکتوب کشف شده بود و در سال 1960 به پیش از 2000 رسیده بوده است.

این اسناد به یکی ازانواع خط آرامی نوشته شده که به خط چرم نبشته های اورامان نزدیک است. دراین اسناد کلمات پارتی و سامی (آرامی) مشترک به کار رفته است. این امر پژوهشگران را به این شک وا داشت که این اسناد به زبان سامی (آرامی) است یا به زبان پارتی؛ در صورتی که به زبان سامی است، این کلمات پارتی را زبان سامی وام گرفته است یا این که اسناد به پارتی نوشته شده و کلمات آرامی جنبه ی اندیشه نگاری (هزوارش) دارند و در حین قرایت باید به جای آنها کلمات پارتی گذاشت. این موضوع تا کنون به طور قطع حل نشده است ( 1940) . خنگ نوروزی (دوسنگ نوشته) حدود 140 پیش از میلادی. سرپل (ذهاب) )دوسنگ نوشته)، بدون تاریخ، اما حدوداً میان سده نخست پیش از میلاد و سده سوم میلادی . آثاری به جامانده از این زبان به سه الفبا است: 1- الفبای پارتی (پهلوی اشکانی) برگرفته شده از آرامی 2- الفبای پهلوی ساسانی 3- الفبای مانوی .

2- پهلوی ساسانی (فارسی میانه) این زبان در دوره ی ساسانی زبان رسمی دربار شاهان ساسانی بوده است . ورنرزوندرمان، آغاز زبان پهلوی ساسانی (مشهور به فارسی میانه)، را به زمان پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی و پایانش را به کهن ترین شواهد فارسی نو می داند. بر این اساس دوران طولانیی از سده سوم پیش ازمیلاد تاسده های هشتم و نهم میلادی، مدت زمانی است که زبان پهلوی ساسانی زبانی زنده بوده است. اما به عنوان زبان مرده ی مذهبی تا سده های نهم و دهم میلادی به وسیله ی زردشتیان ایرانی به کارگرفته شده است و حتا تا سده سیزدهم میلادی مانویان واحه ترفان ترکستان چین نیز آن را به کاربرده اند. پارسیان هند نیز با میراث ادبی پهلوی ساسانی خود تا حدی آشنایی داشته اند، تا اینکه در سده هژدهم میلادی دانشمندان اروپایی به بررسی و شناخت علمی این زبان نایل شدند .

زبان پهلوی ساسانی را ایرانیان و مستشرقین دنباله زبان فرس باستان، آغاز فارسی جدید می دانند؛ اما استاد حسین یمین به این نظر است که پهلوی ساسانی، یک شعبه از زبانی پارتی است. زبان فارسی جدید دنباله زبان پارتی است که این زبان (پارتی) در شرق، یعنی خراسان و به ویژه بلخ به زبان بلخی تحول یافته و این زبان (بلخی) زبان رسمی کوشانیان بوده (شرح بیشتر زیر عنوان زبان بلخی).

زبان (بلخی) در خراسان (افغانستان امروزی به زبان پارسی دری تحول یافته و پارسی دری حاضر در ایران هم از جانب شرق (خراسان) به فارس (ایران امروز) بعد از قرن 4 و5 هجری رفته است (برای معلومات بیشتر مراجعه شود به کتاب «تاریخچه زبان پارتی دری» از استاد حسین یمین).

«ارانسکی» با آنکه می گوید زبان پهلوی ساسانی (سارتی میانه) دنباله زبان هخامنشیان (پارسی باستان) است، با این هم تأکید می کند: اگر از القاب و اسامی خاص معدودی که بر سکه های ایرانی محکوک است صرف نظر کنیم، دیگر هیچ مدرکی که تکامل این زبان را از اواسط قرن چهارم قبل از میلاد تا اواسط قرن سوم بعد از میلاد (دوره ی حکومت یونانیان واشکانیان) منعکس کند، در دست نداریم .

استاد یمین هم همین نظر را دارد که در این مدت هفتصد ساله ی رکود یا کمتر از آن، چگونه زبان هخامنشیان ادامه پیدا کرده است (درحالی که در دوره ی خود هخامنشیان هم زبان رسمی نبوده) و در قرن سوم میلادی که آغاز زبان پهلوی ساسانی (فرس میانه باشد، دوباره بر این زبان تداوم بیابد به شکل تحول یافته؛ اما در این مدت فاصله بین زبان دوره ی هخامنشیان و پهلوی ساسانی، زبان پرقدرتی که زبان پارتی باشد وجود دارد؛ بناً باید پهلوی ساسانی، منشعب از زبان پارتی باشد (راجع شود به کتاب «تاریخچه زبان پارتی» ازاستاد یمین) . آثار باقی مانده از این زبان نوشته هایی که برسکه ها و گوهرها و مهرها و ظرف ها. نوشته هایی که بر کتیبه (فرمان شاهان ساسانی). متون دینی زردشتی (ترجمه هایی از اوستا). متون دینی مانوی . متن های غیر دینی (کارنامه ی اردشیر بابکان، خسرو قبادیانی و ریدک، شهرستان ایران وافدیها و سهیکیهای سکستان) .

هیچ نظری موجود نیست: