مهر ۱۱، ۱۳۸۹

راز و نیاز

خدایا !
هرگاه از خود می پرسم که من کیستم ؟ لطف بیکران و مهربانی بی انتهای تو ،
به یادم می آید . می دانم مرا آفریدی تا در کاخ پادشاهیت ، در عرش خداییت ،
همراه و همنشین تو باشم ، حرف هایت را به من بگویی و اسرار نهانت را در
گوش جانم زمزمه کنی . اما این من بودم که خودم را از درگاهت دور کردم و
آنقدر از تو فاصله گرفتم که در زمین و بین زمینیان ، گم شدم و دیگر صدایت
را نشنیدم . اما همیشه تو گمگشته ام بودی ، از ازل صدایت می زدم ، برایت می
گریستم و در بیداری ، خواب تو را میدیدم . از فرط ندامت ، روی آن نداشتم
که به درگاهت باز آیم چه رسد به اینکه بخواهم مرا ببخشی . همیشه در دل می
گفتم : الهی ، مرا چه روی نگریستن در عطوفت بیکران نگاه تو ؟ اما تو اسرار
توبه را به من آموختی و باز برای هزارمین بار ، عشق با شکوهت را به من ثابت
کردی.... خدایا دوستت دارم ، دوستم بدار ! (دکتر آزمندیان)

به نام آن یکتای جاودانه
عبارات تاکیدی :
فراموش نکن: دعا ، بزرگترین پناه در برابر نگرانی و تشویش است .
به خاطر بسپار : سخنان خداوند را جدی بگیر تا خداوند سخنان تو را جدی بگیرد.
هرگاه آدمی گامی به سوی خدا بردارد ، خداوند ده گام به سوی انسان بر می دارد .
به خاطر بسپار : خدا به ما می گوید : هر کجا تو با منی ، من با توام .
یادت باشد : شکرگزاری از پریشانی و فشار می کاهد و بیماری را درمان می کند .
تردید نکن : اوست که نجات دهنده و باعث رستگاری است و حضور اوست که راه حل هر معما را سبب می شود .

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash2/hs337.ash2/61783_117481078306174_100001328461811_112095_3051571_n.jpg

باز هم اعجازی دیگر از نماز ....
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc4/hs699.snc4/61976_117308484990100_100001328461811_111297_3113775_n.jpg

خداوند گفت :"دیگر پیامبری نخواهم فرستاد ، از آن گونه که شما انتظار دارید اما جهان هرگز بی پیامبر نخواهد ماند."
و آنگاه پرنده ای را به رسالت مبعوث کرد. پرنده آوازی خواند که در هر نغمه اش خدا بود.عده ای به او گرویدند و ایمان آوردند.
و خدا گفت :" اگر بدانید حتی با آواز پرنده ای می توان رستگار شد."
خداوند رسولی از آسمان فرستاد. باران ، نام او بود. همین که باران ، باریدن گرفت آنان که اشک را می شناختند ، رسالت او را دریافتند، پس بی درنگ توبه کردندو روحشان را زیر بارش بی دریغ خدا شستند .
خدا گفت :" اگر بدانید با رسول باران هم می توان به پاکی رسید."
خداوند پیغمبر باد را فرستاد ، تا روزی بیم دهد ، روزی بشارت . پس باد روزی طوفان شد و روزی نسیم و آنان که پیام او را فهمیدند ،روزی در خوف و روزی در رجا زیستند .
خدا گفت :" آنکه خبر باد را می فهمد ، قلبش در بیم و امید می لرزد و قلب مومن چنین است."
خدا گلی را از خاک برانگیخت ، تا معاد را معنا کند .و گل چنان از رستاخیز گفت که از ان پس هر مومنی که گلی را دید ، رستاخیز را به یاد آورد.
خدا گفت :" اگر بفهمید ، تنها با گلی قیامت خواهد شد."
خداوند یکی از هزار نامش را به دریا گفت ...دریا بی درنگ قیام کرد و سپس چنان به سجده افتاد که هیچ ازهزار موج از باقی نماند.
مردم تماشا میکردند ،عده ای پیام دریا را دانستند، پس قیام کردند و چنان به سجده افتادند ، که هیچ از آنها باقی نماند ...
خدا گفت :" آن که به پیامبر آب ها اقتدا کند ، به بهشت خواهد رفت."
و به یاد دارم که فرشته ای گفت : جهان آکنده از فرستاده و پیغمبر و مرسل است ، اما همیشه کافری هست تا باران را انکار کند و با گل بجنگد ، تا پرنده را دروغگو بخواند و باد را مجنون و دریا را ساحر .
اما هم امروز ایمان بیاور که پیغمبر آب و رسول باران و فرستاده باد برای ایمان آوردن کافی است ......ع .ن

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash2/hs214.ash2/47700_116799568374325_100001328461811_109019_5751188_n.jpg

اعجاز سجده :
بدن ما روزانه مقداری امواج الکترو مغناطیسی دریافت می کند. ما این امواج الکترو مغنا طیس را ازتجهیزات الکتریکی، کامپیوتر وهمچنین از طریق لامپ های روشنی که حتی برای یک ساعت هم خاموش نمی شوند دریافت می کنیم.به این ترتیب بدن ما منبعی است که مقدارزیادی امواج الکترو مغناطیسی دریافت می کند، به عبارت دیگر ما بدون اینکه بفهمیم با امواج الکترومغناطیسی شارژ می شویم!سر درد داریم ! احساس ناراحتی می کنیم و به هر چیزی که دست می زنیم جرقه ای ایجاد می شود!
راه حل این مشکل چیست؟
یک دانشمند اروپایی تحقیقاتی را برای یافتن بهترین راه خروج امواج الکترومغناطیسی از بدن، انجام داده است و به نتایج جالبی دست یافته است. به این ترتیب که با گذاشتن پیشانی بر روی زمین بیش از یک بار، زمین امواج الکترو مغناطیسی را تخلیه خواهد کرد.این پدیده شبیه انتقال سیگنالهای الکتریکی مانند رعد و برق از طریق برق گیر ساختمانهای بلند به زمین است تا امواج از این طریق تخلیه شوند. آنچه این تحقیق را بیشترشگفت انگیز می کند این است که بهترین راه برای گذاشتن پیشانی بر خاک، حالتی است که رو به مرکز زمین باشیم چرا که در این حالت امواج الکترو مغناطیسی بهتر تخلیه خواهند شد. وجالب تر آنکه بر اساس اصول علمی ثابت شده مر کز زمین مکه است و کعبه درست وسط زمین است. بنابراین سجده در نماز، بهترین راه تخلیه سیگنالهای مضر از بدن است.

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc4/hs632.snc4/59188_1449074429249_1304870417_31238451_7556477_n.jpg

«لقمه های راز»
جهنم تاریک بود. جهنم سیاه بود . جهنم نور نداشت
شیطان هر روز صبح از جهنم بیرون می آمد و مشت مشت با خودش تاریکی می آورد تاریکی را روی آدم ها می پاشید و خوشحال بود؛
اما بیش از هر چیز خورشید آزارش می داد... خورشید؛تاریکی را می شست و می برد و شیطان برای آوردن تاریکی، هی راه بین جهنم و روز را می رفت و برمی گشت. و این خسته اش کرده بود
شیطان روز را نفرین می کرد. روز را که راه را از چاه نشان می داد و دیو را از آدم
شیطان با خودش می گفت: کاش تاریکی آنقدر بزرگ بود که می شد روز را و نور را و خورشید را در آن پیچید. یا کاش … ء
و اینجا بود که شیطان نابینایی را کشف کرد: کاش مردم نابینا می شدند!ء
نابینایی؛ ابتدای گم شدن است و گم شدن ابتدای جهنم
اما شیطان چطور می توانست همه را نابینا کند! ؟ این همه چشم را چطور می شد از مردم گرفت!؟
شیطان رفت و همه جهنم را گشت و از تهِ ته جهنم، « جهل» را پیدا کرد
جهل را با خود به جهان آورد. جهل؛ جوهر جهنم بود. حالا هر صبح شیطان از جهنم می آید و به جای تاریکی، جهل روی سر مردم می ریزد
و جهل؛ تاریکیِ غلیظی است که دیگر هیچ خورشیدی از پس اش بر نمی آید
چشم داریم و هوا روشن است اما راه را از چاه تشخیص نمی دهیم
چشم داریم و هوا روشن است اما دیو را از آدم نمی شناسیم. وای از گرسنگی و برهنگی و گمشدگی....ء
خدایا ! گرسنه ایم ، دانایی را غذایمان کن. خدایا ! برهنه ایم ، دانایی را لباس مان کن
خدایا !گم شده ایم ، دانایی را چراغ مان کن
حکیمان گفته اند: دانایی؛ بهشت است و جهل؛جهنم
خدایا ! اما به ما بگو از جهنمِِ جهل تا بهشتِ دانایی چند سال نوری ، رنج و سعی و صبوری لازم است !؟

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc4/hs010.snc4/33877_1189801282943_1765691853_355672_3048080_n.jpg

**************
هشتم مهر ماه
سالروز میلاد خداوندگار کلام و اندیشه،مولانا جلال الدین محمد بلخی،گرامی باد

چو سیلیم چو جوییم همه سوی تو پوییم
که منزلگه هر سیل به دریاست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بنداست چه زنجیر که برپاست خدایا
چه نقشیست چه نقشیست در این تابه دلها
غریب است غریب است ز بالاست خدایا

http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc4/hs704.snc4/62408_122455527808729_100001328461811_134839_6654024_n.jpg

به نام او که از همتا به دور است ... آن خدای پاک لایزال
خدایا ! تو را سپاس از اینکه زندگی در مسیر کمال را برایم خواستی ، از تو می
خواهم الطافت را شامل حالم کنی تا در این مسیر کوشا باشم ...
خدایا ! عشقت را در هویتم متجلی ساز تا همچون تو ، بخشنده و مهربان باشم و خالق بهترین دستاوردهای ممکن در مسیر کمال...
الهی ! تنها تو را میخوانم و تنها از تو یاری میجویم ، فردایم را بهتر و پربارتر از امروزم قرار بده و مرا شایسته ی گام نهادن در این مسیر ساز .
بارالها ! نور حقیقت و مشعل پرفروغ هدایتت را فراروی من در زندگیم قرار بده . آمیـــــــن یا رب العالمین...

هیچ نظری موجود نیست: